در طول تاریخ بشری همواره «درد» به عنوان یک پدیده پیچیده و ناشناخته تلقی گردیده و فکر انسان را به خود مشغول نمودهاست.حضور درد برای انسان انگیزهای بوده که دست به تحقیقات مختلف و طولانی مدت بزند و این خود باعث رشد نظریههای(Theories) مختلف در مورد به وجود آمدن و یا حضور درد شدهاست. واقعاً درد چیست ؟ آیا صرفاً نوعی احساس است؟ افرادی را میشناسیم که در برخی از نقاط بدنشان اظهار درد میکنند ولی هیچ آزمایشی قادر به فهم و درک و یا مشخص کردن صحت و سقم گفته آنها نیست . هر چند در چند هزار سال گذشته جهان علم اطلاعات زیادی را در مورد درد بدست آوردهاست ولی ماهیت درد در بسیاری از موارد بحث انگیز و قابل مناقشهاست.
درد میتواند به علل متنوعی از جمله انهدام و آسیب دیدن برخی از نسوج و یا تجمع واکنشهای دفاعی و یا تجربه فردی از صدمه و یا آزردن به وجود آید. درد بیش از یک محرک معمولی است و با حضور خود تمام توجه فرد را به خود جلب مینماید. درد نوعی معنای ترکیبی از پدیدههای فیزیکی، حیاتی و روانشناختی دارد. درد تجربه ناراحت کنندهای است که هرکس با درجات متفاوت با آن آشنایی دارد. مفهوم آرامش ، شادی، رضایت و خوشبختی با وجود درد اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است.
شاید بتوان گفت که درد بهعنوان یک تجربه غیرعینی( ذهنی) مهمترین عامل تمسک فرد به دارو و درمان است. در بیان جایگاه درد، هیلگارد (Hilgard) این گونه اشاره میکند که کاهش درد اولین وظیفه هر پزشکی است و نجات جان او در درجه دوم قرار میگیرد.
کم نیستند افرادی که برای رهایی از درد مجبور به مصرف داروهای فراوان اعتیاد آور ،گرانقیمت و یا جراحیهای پر خطر میشوند. بنابراین در عصر حاضر یافتن درمانی که ضمن سریع و ارزان بودن، اعتیاد آور نیز نباشد یک ضرورت است.
مدل درمان با هیپنوتیزم خصوصیات فوقالذکر را دارد. سریع است، تسکین دهنده ابعاد فیزیکی و روانشناختی است و کمترین ریسک را دارد. نه تنها به عنوان یک روش درمان اولیه بلکه حتی یک درمان الحاقی و یا کمکی نیز میتوان از آن بهره جست.
بررسیهای پزشکان نشان داده که بیشترین شکایات عمومیمرتبط با درد ، مربوط به سر درد میباشد. تخمینهای آماری نشان داده که به طور متوسط ۴۲ میلیون امریکایی چنان سردردی دارند که برای رفع آن به توجهات پزشکی و مصرف دارو نیاز دارند. تقریباً ۸۰٪ از سر دردها به علت«انقباض ـ عضلانی» و یا ادغامیاز انقباضات عضلانی و میگرن به وجود میآیند. دامنه این دردها از ضعیف تا شدید، کوتاه مدت، گاه گاهی و یا دایم تغییر مینماید.
اکثر سردردهای میگرنی شدید و بسیار دردناک توصیف میگردند ولی درصد سردردهای شدید که به علت انقباضات عضلانی حاصل میگردد به مراتب بیشتر است. سر دردهای به اصطلاح «انقباض ـ عضلانی» به علت انقباضات عضلانی قسمت جمجمه و گردن به وجود میآید. تحقیقات انجام شده آزمایشگاهی شاخص این واقعیت بودهاست که مبنای کار اندام شناسی(Physiology) محدود و ضعیفی برای سردردهای «انقباض ـ عضلانی» وجود داشتهاست. دکترها بیتی و هینز (Beaty & Haynes) بیان نمودهاند که سردردهای «انقباض ـ عضلانی» ممکن است تابع عوامل دیگری غیر از تنشهای عضلات ناحیه سر و گردن نیز باشد. دو عامل دیگری که آنها به طور اختصاصی در این نوع سردردها معرفی نمودهاند عبارتند از: آستانه Threshold) و تحمل (Tolerance).
کروجر (Kroger) در تحقیقات خود عنوان مینماید که «درد» پدیدهای مشابه با حواس اولیه ما مثل دیدن و شنیدن نیست بلکه یک «دریافت ادراکی از هیجانات انباشته شده» میباشد که تحت تاثیر میزان حیرت انگیزی از عوامل روانشناختی قرار میگیرد. ایشان اظهار میکند که «آستانه» درد بیشتر وابسته به عوامل کار اندام شناختی(Physiological) است حال آنکه «تحمل» درد تا حد خیلی زیادی تحت تاثیر عوامل روانشناختی میباشد.
به طور کلی سردردهای «انقباض ـ عضلانی» شامل سه جزء اصلی میگردد:
- تغییرات کار اندام شناختی (Physiologic) (برای مثال: انقباضات عضلانی ـ انقباض عروق ـ آماس)
- تجربه ذهنی درد ( برای مثال: ناراحتی، درد، نبض زدن، خستگی مفرط )
- رفتاری که درد ایجاد میکند(برای مثال: مصرف دارو، ترک کار، فعالیت و روابط اجتماعی).
درمان دارویی صرفاً ممکن است به برطرف کردن جزء اول مبادرت ورزد و دو جزء دیگر عملاً بدون درمان رها شوند. به هر حال در حال حاضر دو شیوه درمان وجود دارد که تمام ابعاد یا جزءهای درد را فرا میگیرد و آن عبارتند از درمان با فنون آرامش و هیپنوتیزم.
فنون آرامش تاثیر خوبی برای کاهش و درمان سر درد و یا دردهای مختلف دارد.نکته قابل توجه اینکه سر درد و یا تمام دردهای دیگر پدیدههای روان ـ تنی هستند و فنون آرامبخش میتواند تاثیر بسیار خوبی در رفع و یا کاهش آنها داشته باشد.
هیپنوتیزم شاید بهترین وسیلهای باشد که بتوان برای درمان درد بکار برد. هیپنوتیزم توانایی افزودهای برای تحمل درد به وسیله القائات مختلف به فرد میدهد. در هیپنوتیزم بیمار پذیرش بیشتری برای صحبتها و یا القائات پیدا میکند و بنابراین بیشتر راغب میشود که توانائیهای روان ـ تنی خود را برای کنترل واکنشهای کار اندام شناختی (Physiologic) و روانشناختی ملاحظه کند. نکته قابل توجهای را که دکتر اریکسون (Erikson) عنوان نمودهاند این است که، اولاً بیمار به وسیله هیپنوتیزم درمان نمیشود بلکه در هیپنوتیزم درمان میگردد. هیپنوتیزم خواب یا حالاتی از ناهشیاری نیست بلکه بسط دادن حالت قوه درک ایدهها یا القائات است. ثانیاً هیپنوتیزم بیمار را قادر میسازد که از برخی اطلاعات فراموش شده و توانهای پنهان خود بهره برداری نموده و آگاهی بیشتر از وضعیت و ظرفیت نرمال ارادی خود داشته باشد. در استفاده از روش هیبنوتیزم برای برطرف نمودن درد ضمن آرامش کلی و آرامش در موضع درد از القائاتی برای جانشین نمودن علایم درد استفاده میشود.
دکتر ساعد احمدی
منبع:
Sturat W.Bassman & William C.Wester, II, Hypnosis and pain control, cited in clinical hypnosis .Philadelphia, London< Mexico city, New York.